مقاله مؤلفه هاي زندگي معنادار از ديدگاه جان کاتينگهام | WORD
ته است هم می توان دلیلی قطعی برایپیروی از احکام و ارزش های عینی اخلاقی یافت و هم روح امید به موفقیت و معناداری زندگی را درزندگی انسان دمید. به عقیده کاتینگهام فهم، قبول و برخورداری از نگرش دینی و معنوی نیز مبتنیبر انجامِ اعمالِ مورد توصیه دین است. به نظر نگارندگان، تلاش کاتینگهام در توضیح اینکه چگونه خداباوری بدون فرض مفهوم زندگی پس از مرگ تأمین کننده ی موفقیت آمیز بودن زندگی استمقرون به صواب نیست
مقاله جايگاه اخلاق در هرمنوتيک گادامر | WORD
گادامر حول دو محور است: اول بازیابی دغدغه ى افلاطون در روی آوردن به ایده هایمتعالی (به ویژه ایده ى خیر) و نسبت درونی وجود با آنها و در نتیجه نسبی کردن اختلاف میانوجود و موجودات. دوم نقش محوری دیالوگ اصیل در شک لدهی به تصمیم اخلاقی و به اجرا آوردناین تصمیم به دلیل مقاومت در بررسی دقیق و نقادانه. نتیجه ی این تلاش آن است که ملاحظاتاخلاقی نه تنها از هست یشناسی قابل تفکیک نیست بلکه در کانون آن قرار م یگیرد.
مقاله تفسير کرونر از جهاننگري کانت | WORD
دام در دیگری مستحیل نمیشود و تقابلشان موتور تقلای اراده اخلاقی است. معرفتشناسی و اخلاق نیز در جهاننگری کانت بر پایهی همین دیالکتیک کانتی است که روبهروی هم قرار میگیرند. در مقالهی حاضر، به بررسی nx و فرضیهی اصلی وی در جهاننگری کانتِ او خواهیم پرداخت و جایگاه اخلاق در نظام کانتی و نسبت معرفتشناسی و اخلاق در درون این نظام را بر پایهی مقدماتی که کرونر فراهم آورده، تبیین خواهیم کرد.
مقاله ريشههاي اخلاق از ديدگاه فرانس ديوال | WORD
ه همدلی میپردازد و همدلی را اساس اخلاق میداند. وی همدلی در جهان زیستی را در سه سطح (جانوران سادهتر، نخستیهای پیشرفتهتر و انسان) معرفی میکند. بنابراین معتقد است اشکال سادهتر همدلی در سطوح پایینتر حیات نیز وجود دارد.دیوال معتقد است آنچه اخلاق در انسان را از سایر موجودات زنده جدا میکند وجود همدلی نیست بلکه وجود قضاوت و استدلالهای اخلاقی است که منحصراٌ در انسان وجود دارد.
مقاله سيرتحولات فلسفه ي علم از ديدگاه واقع گرايي انتقادي يک ارزيابي شتابزده | WORD
از ارائهی شماری از "تعاریف" دربارهی فلسفه ی علم ، و ارائه ی "تعریف "مختار نگارنده، به اجمال و اختصار هرچه تمامتر به برخی از مهمترین تحولات فلسفه ی علم از آغازتاکنون پرداخته می شود. هرچند هدف اصلی آشنا ساختن خوانندگان با یک چشم انداز کلی ازمسائل و موضوعات و راه حل های پیشنهادی است اما در مواردی نیز نقدها و ارزیابی هایی درخصوص موضوعات مطروحه، از یک دیدگاه واقع گرایانه متکی به عقلانیت نقاد مطرح شده است.
مقاله مطالعه تطبيقي کيفيت ادراک مفاهيم کلي از ديدگاه ابن سينا و صدرالمتألهين | WORD
ما مطابقمفاهیم و معانی کلی را هم چون یک مفهوم مبهم و کاهش یافته –که قابل صدق بر کثیر است –درک نم یکند. بلکه در واقع همان صور و معانی جزئی حسی و خیالی به وسیله ی تعملات عقلی ونفسانی ترقی و تعالی یافته و به شمول و سعه بیشتری م یرسند. نوشتار حاضر به تبیین و مقایسهدیدگاه این دو فیلسوف درباره ی کیفیت ادراک مفاهیم کلی پرداخته است و از این رهگذر نقاطاشتراک و اختلاف دیدگاه آنان در این زمینه بیان شده است.
مقاله اعتبار علم قاضي وچالشهاي پيش رو | WORD
حق و عدل، و موضوعروایات را نیز به انطباق محاکمه با موازین قضائی تعبیرکرد ه اند. علم شخصی از سوی متأخرین اهل سنت بهچالش کشیده شده است، و در نظام قضائی ایران نیز با وصف اینکه حکم قاضی وفق مبانی شیعه غیر قابلتجدید نظر است، بطرق مختلف قانونی قابل تجدید نظر و نقض شناخته شده که این امر عملاً علم شخصیقاضی را برای صدور حکم فاقد اعتبار کرده است، جزآنکه آگاهی قاضی از موازین قضائی ضرورت انکارناپذیر امر قضاست.
مقاله رخداد تئاتر در فلسفهي آلن بديو | WORD
که سوژه خاص خود را پدید میآورد و در هر بار اجرای متن تئاتری، ایدهی درون متن تکمیل میگردد. بدیو بر آن است که تئاتر فکر میکند و هر چند تا حدودی زیادی به دولت وابسته است اما میتواند و باید دست به افشای حدود آن بزند، سوژه تئاتری خود را پدید آورد و تغییر جدید با خلق امری نو ایجاد کند. در نهایت گفتنیست که آغازگاه این بحث فلسفه است و این نوشته به نوعی از فلسفهی بدیو به سمت هنر تئاتر حرکت میکند.
مقاله نظرييات حاکميت اراده ظاهري و باطني در حقوق اسلام و ايران | WORD
ی نمود هاند این اختلاف فقها ء درقانون مدنی ا یران و نگرش حقوقدانان مؤثر افتاد و آنان ن یز در ا ین زم ینه اتفاق نظر ن دارند ماضمن بررسی مبانی و ادله نظریات یاد شده بر تعدیل هر یک از ایندو نظریه تأکید ورزیده ایم و درموارد جهل و اشتباه ، اصل را اراده ظاهری دانسته و در مواردی که به نظم اقتصادی ارتباطمستقیم دارد بر ضرورت دسترسی به اراده باطنی متعاقد ین از ناح یه دادرس و شکل گی ری رو ی هقضایی اصرار نمود هایم.
مقاله نسبت اراده به عقل در فلسفه ي دکارت | WORD
ه های روشن و متمایز، به تقدم فهم بر اراده حکم م ی داد (تقدم شناخت شناسانه ). او در آغازتأسیس فلسفه ی جدید به شک کردن حکم کرد و این خود نمودی از اراده کردن است (تقدم روش شناسانه ).پذیرش تقدم اراده بر عقل در پروراندن یک نظام فلسفی و یا بنیان گذاری یک مکتب فکری به نتایج بسیارگسترده ای در نظام های اخلاقی، حقوقی و سیاسی منجر می شود، همان گونه که در واقعیت تاریخی چنیننظام هایی از اندیشه ی دکارت نشأت گرفته اند.