مقاله متافيزيک درحکمت دائويي و کنفوسيوسي | WORD
می یابد. طبیعت، در تفکّر چین هم پدیده های مادّی و همامور غیر مادّی را در دو ساحت انسان و آسمان فرا می گیرد. در نهایت آن که می توان مکتب کنفوسیوسی رانوعی انسان مداری دانست که اگر به مسائل متافیزیکی توجه م یکرد، به جهت تأثیر آنها بر انسان و جامعهانسانی بوده است و مکتب دائویی را نوعی طبیع تگرایی می توان خواند که دارای رویکرد متافیزیکی است ونگرش انسان را به ماوراء محسوسات و ظواهر فرا می خواند
مقاله خداشناسى ودايى | WORD
ایگاه خدا یا خدایان ووجودات مقدّس و برتر در وداها، دیدگاهها و مکاتب مختلفى شکل گیرد . این دیدگاهها از چندگانه پرست ىو طبیع ت پرستى محض تا پرستش خداى یگانه و حتى توحید وجودى را دربردارد . علاوه برآن، خدایان ودایىدر تقسیم بندی های گوناگونی جای می گیرد که مه م ترین و قدیمى ترین آنها، طبق ه بندى سنّتى است که برمبناى آن خدایان به سه طبق خدایان آسمانى، خدایان فضایى و خدایان زمینى تقسیم مى شوند.
مقاله ديالکتيک سهگانهى توليد فضاي هانري لوفور | WORD
یکی هگل از لزوم محدودسازی محتوا خواهیم گفت که از طریق فضا صورت میگیرد. سپس با طرح دیالکتیک سهتایی، «تولید فضا» را بر اساس دیالکتیک سهگانه فضا نشان خواهیم داد. این مقاله در پی آن است تا نخست نظریه دیالکتیک سهگانه و سپس دیالکتیک سهگانه تولید فضا را معرفی کند. لوفور با این نوآوری از دیالکتیک فضا-زمان سخن میگوید و مفهوم فضا را در کانون نظریه اجتماعی و سیاسی معاصر قرار میدهد.
مقاله اشکالات فيزيکاليسم ضدتقليلگرا در رابطه با مسأله عليّت ذهني از منظر کيم | WORD
گیرد. این ایرادها شامل مشکلات مربوط به طرد علّی ذهن و نیز بیشتعین علّی میگردد. کیم استدلال میکند که ابتناء ذهن-بدن به عنوان موضوع مورد اتفاق اقسام مختلف فیزیکالیسم است. او استدلال میکند چنانچه ابتناء ذهن-بدن را به فرم حاضر و با پیشفرضهای دیدگاههای حال حاضر فیزیکالیستی بپذیریم، اقسام مختلف فیزیکالیسم ضدتقلیلگرایانه به شبهپدیدارگرایی افراطی منجر میشود.
مقاله حقيقت جسم در فلسفه ي شيخ اشراق و صدرالمتألهين | WORD
ند. در این مقاله، از انبوه مسایل قابل طرح بهتبیین و مقایسه ی دو مسأله ی اساسی یعنی چیستیِ (ماهیت و حقیقت) جسم و کمال اجسام (بهویژه از جهت علم و حیات) در دیدگاه این دو فیلسوف پرداخته م یشود. ضمن بررسیِ مراحلِ مختلفِارائه ی دیدگاه های این دو فیلسوف، نتیجه می گیریم که تفاوت های بنیادین میان این دو دیدگاهوجود دارد به گونه ای که در حکمت اشراقی به مرزبندی جدی عالم اجسام با عوالم بالاتر م یانجامد.
مقاله بررسيِ امکانِ وقوعيِ ترجمه ي فارسيِ وجود و زمان هِيدگر چنان که بسزايِ چنين کتابي بُوَد | WORD
رد فایده ی مقالاتی از این دست، اگر آ نها را فایده ای باشد، جز برافروختنِ آتشِ نبردی نهمار برسر ترجمه ( γιγαντομαχια περ της ε¨ρμηνιας)نمی تواند بود. امید می برداستادانی که با ترجمه هایشان از کتاب هیدگر او را به نگارش این مقاله برانگیخته اند، جوابش را خاموشیندانند شبی که ماه مراد از افق شود طالع بُوَد که پرتو نوری به بام ما افتد
مقاله شيخالرئيس و مساله حرکت جوهري | WORD
نوشتار به بررسی دغدغههای شیخالرئیس در مساله حرکت جوهری پرداخته است. او در عین اینکه به واسطه شبهه بقای موضوع بر نفی حرکت جوهری پای میفشارد، از یکسو نتوانسته است برای برخی از حرکات عرضی موضوعی بیابد و از سوی دیگر در برخی از مسائل اظهار نظرهایی کرده است که جز با قبول حرکت جوهری قابل توجیه نیست. یکی از نمونهها نفی حرکت بالذات و بالعرض در مقولات عرضی از نفس ناطقه و قبول استکمال آن است.
مقاله از ?? ?? يوناني به موجود عربي | WORD
از آن با رجوع به ترجمههای مابعدالطبیعه و معادلهایی که مترجمین برای ترجمه سه لفظ τ εναι، τ ν و τ στιν، گزیدهاند به تحلیل معناشناسانه این ترجمهها خواهم پرداخت. قطعاً در این میان موجود از همه برجستهتر است، خواهم کوشید سابقه این واژه را در زبان عربی و دوران ترجمه عباسی روشن سازم. سرانجام نسبت معناشناسانه موجود با معادل یونانی آن پایان بخش سخن خواهد بود.
مقاله رابط? فقه با منابع و مباني مشترک حقوقي حاکميت | WORD
ت شناخته شده وجزء منابع و مبانی مشترک حقوقی، در اداره جوامع به شمار می آ یند. اهم، در تزاحم اهم و مهم احکام اولیه،مقدم است و اسلام در تعارض ضرورتهای اجتماعی با احکام اولیه، اولی را مقدم داشته و با اتکا بر مبانیمشترک، احکام ثانویه را مبنای حکومتداری قرار می دهد . بنابراین در رویکرد فقه اسلامی از منابع و مبانیمشترک حقوقی بهره گرفته می شود و اراده های انسانی جایگاه گسترده ای در حکومت دارند.
مقاله مطالعه اي تطبيقي درباره غايتمندي عالم طبيعت در کلام اهل سنت و فلسفه اسلامي | WORD
ا آن که افعال او بدون هیچ غایت خاصی انجام میپذیرد. بحث غایت و علل غایی ارتباط وثیقی با مساله حکمت الهی دارد و از افضل مباحث حکمت به شمار میرود؛ زیرا با ابطال غایات و انکار علیت غایی در دایره وجود، تعطیل عالم از یک فاعل الهی و بلکه اصلاً تعطیل از هرگونه فاعلی در عالم لازم میآید. از اینروست که برخی از حکما و متکلمان «عنوان حکمت خدای تعالی» را بر این بحث گذاردهاند.(لاهیجی، 1362؛ ص73)