مقاله اشکالات فيزيکاليسم ضدتقليلگرا در رابطه با مسأله عليّت ذهني از منظر کيم | WORD
ر میگیرد. این ایرادها شامل مشکلات مربوط به طرد علّی ذهن و نیز بیشتعین علّی میگردد. کیم استدلال میکند که ابتناء ذهن-بدن به عنوان موضوع مورد اتفاق اقسام مختلف فیزیکالیسم است. او استدلال میکند چنانچه ابتناء ذهن-بدن را به فرم حاضر و با پیشفرضهای دیدگاههای حال حاضر فیزیکالیستی بپذیریم، اقسام مختلف فیزیکالیسم ضدتقلیلگرایانه به شبهپدیدارگرایی افراطی منجر میشود.
مقاله حقيقت جسم در فلسفه ي شيخ اشراق و صدرالمتألهين | WORD
کردند. در این مقاله، از انبوه مسایل قابل طرح بهتبیین و مقایسه ی دو مسأله ی اساسی یعنی چیستیِ (ماهیت و حقیقت) جسم و کمال اجسام (بهویژه از جهت علم و حیات) در دیدگاه این دو فیلسوف پرداخته م یشود. ضمن بررسیِ مراحلِ مختلفِارائه ی دیدگاه های این دو فیلسوف، نتیجه می گیریم که تفاوت های بنیادین میان این دو دیدگاهوجود دارد به گونه ای که در حکمت اشراقی به مرزبندی جدی عالم اجسام با عوالم بالاتر م یانجامد.
مقاله بررسيِ امکانِ وقوعيِ ترجمه ي فارسيِ وجود و زمان هِيدگر چنان که بسزايِ چنين کتابي بُوَد | WORD
ر دارد فایده ی مقالاتی از این دست، اگر آ نها را فایده ای باشد، جز برافروختنِ آتشِ نبردی نهمار برسر ترجمه ( γιγαντομαχια περ της ε¨ρμηνιας)نمی تواند بود. امید می برداستادانی که با ترجمه هایشان از کتاب هیدگر او را به نگارش این مقاله برانگیخته اند، جوابش را خاموشیندانند شبی که ماه مراد از افق شود طالع بُوَد که پرتو نوری به بام ما افتد
مقاله شيخالرئيس و مساله حرکت جوهري | WORD
ین نوشتار به بررسی دغدغههای شیخالرئیس در مساله حرکت جوهری پرداخته است. او در عین اینکه به واسطه شبهه بقای موضوع بر نفی حرکت جوهری پای میفشارد، از یکسو نتوانسته است برای برخی از حرکات عرضی موضوعی بیابد و از سوی دیگر در برخی از مسائل اظهار نظرهایی کرده است که جز با قبول حرکت جوهری قابل توجیه نیست. یکی از نمونهها نفی حرکت بالذات و بالعرض در مقولات عرضی از نفس ناطقه و قبول استکمال آن است.
مقاله از ?? ?? يوناني به موجود عربي | WORD
. پس از آن با رجوع به ترجمههای مابعدالطبیعه و معادلهایی که مترجمین برای ترجمه سه لفظ τ εναι، τ ν و τ στιν، گزیدهاند به تحلیل معناشناسانه این ترجمهها خواهم پرداخت. قطعاً در این میان موجود از همه برجستهتر است، خواهم کوشید سابقه این واژه را در زبان عربی و دوران ترجمه عباسی روشن سازم. سرانجام نسبت معناشناسانه موجود با معادل یونانی آن پایان بخش سخن خواهد بود.
مقاله رابط? فقه با منابع و مباني مشترک حقوقي حاکميت | WORD
می ت شناخته شده وجزء منابع و مبانی مشترک حقوقی، در اداره جوامع به شمار می آ یند. اهم، در تزاحم اهم و مهم احکام اولیه،مقدم است و اسلام در تعارض ضرورتهای اجتماعی با احکام اولیه، اولی را مقدم داشته و با اتکا بر مبانیمشترک، احکام ثانویه را مبنای حکومتداری قرار می دهد . بنابراین در رویکرد فقه اسلامی از منابع و مبانیمشترک حقوقی بهره گرفته می شود و اراده های انسانی جایگاه گسترده ای در حکومت دارند.
مقاله مطالعه اي تطبيقي درباره غايتمندي عالم طبيعت در کلام اهل سنت و فلسفه اسلامي | WORD
ست یا آن که افعال او بدون هیچ غایت خاصی انجام میپذیرد. بحث غایت و علل غایی ارتباط وثیقی با مساله حکمت الهی دارد و از افضل مباحث حکمت به شمار میرود؛ زیرا با ابطال غایات و انکار علیت غایی در دایره وجود، تعطیل عالم از یک فاعل الهی و بلکه اصلاً تعطیل از هرگونه فاعلی در عالم لازم میآید. از اینروست که برخی از حکما و متکلمان «عنوان حکمت خدای تعالی» را بر این بحث گذاردهاند.(لاهیجی، 1362؛ ص73)
مقاله درآمدي بر قاعد هي مقابله به مثل | WORD
ه مثل یک حقّ است یا وظیفه و نیزفطری بودن یا نبودن منشأ آن، از مسائلی است که این مقاله بدان می پردازد . نیز محدودهاجرای این قاعده و نقش زمان و مکان و شرایط خا ّ ص بزه دیده و بزهکار در اجرا یا عدماجرای قاعده و همچنین قابل انتقال بودن یا نبودن حقّ مقابله به مثل از مسائلی است کهمقاله حاضر و بخشهای بعدی آن بدان خواهد پرداخت . در این راستا سعی می شود تادیدگاه اسلام به شکل تطبیقی مورد بررسی قرار بگیرد
مقاله رورتي و مسألهي حقيقت و عينيت | WORD
ی است نه کشف کردنی». این مقاله درصدد بررسی این نکته است آیا رورتی توانسته است باورهای خود را در محدوده ی صرفاً زبانی تبیین کنند و آیا از آنها خارج نشده است؟ نتیجهای که در این مقاله دنبال خواهیم کرد این نکته خواهد بود که هر چند رورتی حقیقت و عینیت را به معنای سنتی رد کرده است اما نمیتواند عینیت را منکر شود و در نتیجه در اندیشه و تفکر وی نیز عناصر عینیتگرایی و رئالیسم یافت میشود .
مقاله ولايت از نظر آقامحمدرضا قمشهاي | WORD
یال آن نظریات ابن عربی در مورد بحث ولایت و نقدهایی که آقا محمدرضا قمشهای بر علامه قیصری در شرح بر نظریات ابن عربی در مورد ختم ولایت وارد کرده مطرح شده است و در آخر نتیجه گرفته شده که حضرت عیسی (ع) خاتم ولایت عامه محمدیه (ص) برای مومنین بوده و امیرالمومنین علیبن ابیطالب (ع) خاتم اولیا به ولایت مطلقه محمدیهاند و به دنبال او معصومین از نسل ایشان که همه نور واحد هستند، این سمت را عهده دارند.